مناجات
پادشاها جرم ما را در گذر ماگنه کاریم تو امرزگار
تو نکو کاری و بد کرده ایم جرم بی اندازه و بی حد کرده ایم
سالها در بند عصیان گشته ایم اخر از کرده پشیمان گشته ایم
دایما در فسق و عصیان مانده ایم همقرین نفس وشیطان مانده ایم
بی گنه نگذاشت برما ساعتی با حضور دل نه کردم طاعتی
مغفرت دارد امید از لطف تو زانکه خود فرموده ای لا تقنطو
بحر الطاف تو بی پایان بود ناامید از رحمتت شیطان بود
نفس وشیطان زد کریما راه من رحمتت باشد شفاعت خواه من
چشم دارم از گنه پاکم کنی پیش از ان کاندر لحد خاکم کنی
اندران دم کز بدن جانم بری از جهان با نور ایمانم بری
+ نوشته شده در ۱۳۹۱/۰۲/۰۲ ساعت 22:32 توسط عادل امانی
|
ئاوال وبلاگی است گروهی متشکل ازجوانان کامیاران برای ایجادارتباطی درست وپایدار میان دوستان که درجهت افزایش سطح آگاهی وفرهنگ جامعه باکمک گرفتن ازجوانان شهرمان فعالیت می کند.دوستانی که مطلب خاصی دارند میتوانند برایمان ارسال کنند تا با اسم خودشان در وبلاگ قرار بگیرد.awal2324@yahoo.com